بخش خبر خوان امروز؛ ایرنا
ایلام- ایرنا – نیمهشب بود، ماه در آسمان رنگ دیگری داشت، تهران هنوز در خواب سنگین فرو رفته بود، اما آسمان نه آرام بود و نه خاموش؛ آن شب ثانیهها بیقرار شده بودند، گویا خبر شومی در گوش باد پیچیده بود و باز حرامیان قصد جان عزیزانی را کرده بودند.
به گزارش خبرنگار ایرنا، نخستین انفجار، مثل پتکی بر سینه زمین کوبیده شد، پنجرهها لرزیدند، دیوارها از وحشت زبان باز کردند، و دل مادران از جا کنده شد، تجاوز آغاز شده بود، ساختمانها فرو ریخته، سرداران شجاع دیروز زمین را در زیر بالهایشان به اسارت گرفته بودند و از قفس جان رسته بودند.
رژیم اسرائیل، بی هیچ هراس و بی هیچ شرمی، آسمان ایران را شکافت و آتش ریخت، با حماقت تمام پا به میدان معرکه نهاده بود اما همچون نامردها از پشت خنجرش را کشیده بود، کودکانی که شب را با قصههای پدربزرگ به خواب رفته بودند، با صدای ضجه هواپیماها بیدار شدند.
خانهها دیگر خانه نبودند؛ مأمن عشق و آرامش، حالا به تلی از گرد و خاک و شعله تبدیل شده بود، در گوشهای از کرمانشاه، دختری به نام سارا، با چشمهای پر از خاک و دل پر از ترس، دنبال مادرش میدوید، در اهواز، پیرمردی با دستان پینهبستهاش، پرچم ایران را بوسید و گفت: «باز هم میخواهید ما را زانو بزنید؟ کور خواندهاید!
در ایلام باز دشمن به دل کوه زده بود و نامردها با پستی تمام تیرهایش را در دل عروس زاگرس رها کرده بود، ایران زخمی شده بود؛ اما زخمی از جنسی دیگر، نه فقط خاک، که غرور، که حرمت، مردمی که روزی مقابل توفان ایستاده بودند، این بار نیز سینه سپر کردند، بی هیچ هراسی به پیشواز دشمن رفتند تا درس عبرتی برای ثبت در تاریخ به این غاصبان بدهند.
کوچهها پر از همبستگی شد، در همان لحظهای که آژیرها فریاد میکشیدند، انسانیت در دل هر ایرانی بیدار شد، کمکهای مردمی، همدلی مردم که از دل خانهها بیرون آمدند، نانهای گرم، دستهایی که به یاری زخمها آمدند.
اینجا ایران بود، نه میدان بازی قدرتها، اینجا تاریخ آغاز شد و سرزمین اساطیر و افسانه و قصه شجاعان دوباره شکل گرفت، آری، آسمان شکست، اما روح این مردم بیدارتر شد، خاک به خون آغشته شد، اما ریشه ما عمیقتر از آن است که با بمبی بلرزد، اسرائیل خواست بترساند، اما ما بیدارتر شدیم، شجاعتر، همدلتر. آنها تیر انداختند، اما ما قلبمان را سپر کردیم، دستانمان را مشت و یک صدا لبیک گوی رهبری شدیم.
جنگ، اگرچه ویران میکند، اما حقیقت را نیز آشکار میسازد و حقیقت ایران این است: مردمی که درد را تاب میآورند، اما هرگز ظلم را نمیپذیرند، شجاعانه در میدان میمانند و تا آخرین لحظه در انتظار نابودی باطل تلاش میکنند و سرزمین خویش را پاس میدارند.
این مردم هشت سال در برابر همه استکبار جهانی ایستادند و با همدلی حماسه غیرت ملی سرودند، اینان همان مردماند با همان اراده و اعتقاد باز هم دشمن زبون را به زانو درمیآورند.