بنرهای تسلیت، مرهمی بر داغ یا خنجری بر نشاط؟

بخش خبر خوان امروز؛ ایرنا

خرم‌آباد – ایرنا – بنرهای سوگواری برای عرض تسلیت‌های خانوادگی و دوستانه، اگرچه نمادی از همدردی و احترام به درگذشتگان هستند اما نصب بی‌رویه آن‌ها در فضاهای عمومی می‌تواند به فرسایش تدریجی نشاط اجتماعی و تحمیل ناخواسته فضایی اندوهگین بر کالبد شهر منجر شود.

به گزارش ایرنا، شهر، این موجود زنده و پویا که شریان‌ های آن با رفت‌ و آمد و رنگ‌ های زندگی جریان دارد گاه در انبوهی از پارچه‌ های سیاه و پیام‌ های تسلیت درگذشتگان بر سر هر کوچه و خیابان، چهره‌ ای دیگر به خود می ‌گیرد، چهره‌ ای که بی‌ اختیار غبار غم بر سیمای شهروندان می ‌نشاند و از طراوت و پویایی روزمره می ‌کاهد.

طی سال های اخیر با رواج عرض تسلیت به شیوه بنری در شهر خرم آباد و سایر شهرهای لرستان، خیابان‌ ها، میادین و تمامی گذرگاه های شهری در حصار بنرها گرفتار آمده و نفس شهروندان را تنگ کرده اند، چشم ‌انداز شهری که باید نمادی از جریان زندگی باشد با نقش رنگ‌های تیره و پیام‌ های اندوهناک بنرهای چندمتری که بر در و دیوار، تیرهای چراغ برق و داربست های بزرگ آویخته شده‌ به تابلویی یکنواخت و دلگیر بدل گشته و به دلیل تبدیل شدن به یک فرهنگ غلط، پیامدهای عمیق روانی را برای روحیه نشاط و شادابی شهروندان بر جای گذاشته است.

اگر در شهر خرم آباد به خصوص در مناطق پرجمعیت همچون دره گرم، شهرک پارسیلون، گلدشت و ماسور قدم بزنی مواجهه مکرر و ناخواسته با نمادهای سوگواری به طور ناخودآگاه احساس سنگینی، اضطراب و کاهش سطح انرژی را القا می کند و در حالی که فضاهای عمومی باید بستری برای تعاملات اجتماعی و حفظ روحیه نشاط و امید شهروندان باشند به فضاهایی یادآور فقدان و اندوه، تبدیل شده اند.

این امر به ‌ویژه برای کودکان و نوجوانان که روحیه ‌ای حساس ‌تر دارند می ‌تواند تجربه ‌ای ناخوشایند و حتی مخل سلامت روانی آن ها باشد چراکه ناخودآگاه بازی و خنده و شادابی کودکان در سایه این پرچم‌ های سیاه محدود و شادی از فعالیت‌ های روزمره آنان کمرنگ‌ تر می شود چراکه والدین تاکید دارند شادی و سر و صدای کودکان مناسب حال خانواده معزا نیست و ناخودآگاه کوچه یا خیابانی که در حصار بنرهای سوگواری گرفتار آمده تحت الشعاع غم و اندوه قرار گرفته و چهره ای مصیبت زده از خود به نمایش می گذارد.

بدون شک جامعه ‌ای که به طور مداوم در معرض یادآوری مرگ و فقدان عزیزان قرار گیرد به ‌سختی می ‌تواند شادی و سر زندگی خود را بروز دهد و به نوعی دچار فرسایش تدریجی سرمایه اجتماعی خواهد شد.

نارضایتی شهروندان/ شهرداری دست بکار شد

هفته گذشته سرپرست سازمان آرامستان های شهرداری خرم‌ آباد از آغاز طرح جمع‌آوری بنرهای سوگواری از معابر عمومی شهر با همکاری معاونت خدمات شهری و اداره اجرائیات خبر داد و گفت: نصب بی ‌رویه و بدون مجوز بنرهای تسلیت در سطح شهر طی سال ‌های گذشته تاکنون همواره موجب نارضایتی شهروندان بوده و علاوه بر ایجاد زوائد بصری، سد معبر و اختلال در عبور و مرور، تاثیرات روانی منفی بر فضای عمومی شهر داشته است.

میلاد دهستانی افزود: در همین راستا و با توجه به تاکید شهردار خرم آباد و معاونت خدمات شهری به استناد ماده ۵۵ قانون شهرداری‌ ها در مورد برخورد با سد معبر و بی‌نظمی شهری، عملیات اجرایی جمع آوری بنرهای سوگواری آغاز شده است.

وی تاکید کرد: سازمان آرامستان ‌ها ضمن همدردی با خانواده‌های داغدار از عموم شهروندان درخواست می‌ کند از نصب بنرهای سوگواری در سطح شهر خودداری کنند در غیر این صورت ضمن جمع آوری بنرها با عوامل مربوطه برخورد خواهد شد.

صرف نظر از این که اجرای این طرح شهرداری چه میزان می تواند موفق باشد نمی توان منکر شد همدلی و همراهی در ایام سوگواری اقوام، نزدیکان و دوستان بخشی از فرهنگ غنی اقوام مناطق لک نشین و لر نشین است اما صرف نظر از هزینه بر بودن تهیه و نصب این بنرها شیوه ابراز آن نباید به گونه ‌ای باشد که زندگی روزمره و نشاط عمومی سایر شهروندان را تحت ‌الشعاع قرار دهد و سیمای شهر را به طور دائم اندوهناک سازد.

بنرهای تسلیت، مرهمی بر داغ یا خنجری بر نشاط؟

تاثیر منفی بر روحیه جامعه

یک بانوی میانسال خرم آبادی در این باره معتقد است با وجود بنرهای سوگواری در مناطق مختلف، گویی لباس عزای دائمی بر تن شهر است و صبح‌ ها که از خواب بیدار می شوی و قصد داری روزی با انرژی و نشاط را شروع کنی دیدن پارچه و بنرهای چند متری سیاه سوگواری با تصاویر بزرگ فوت شدگان و مضامین غم‌ انگیز، ناخودآگاه بر روحیه تاثیر منفی می گذارد.

مریم احمدی می گوید: این روزها این بنرها بیش از اینکه روشی برای ابراز همدردی باشند به شیوه ای برای دیده شدن و رقابت با سایر دوستان، اقوام و نزدیکان تبدیل شده اند و گویی هر کس بنر بزرگ تری بزند بیشتر با خانواده معزا همدردی کرده و فرد متوفی را دوست داشته است در حالی که قطعا خانواده داغدیده به حضور فیزیکی و حمایت عاطفی بیشتر نیاز دارند تا نصب پارچه و پرچم های سیاه بر در و دیوار شهر.

وی درخصوص بنرهایی تحت عنوان “حلالم کنید” گفت: وقتی یک فرد عزیزی را از دست داده باشد با دیدن این بنرهای بزرگ و چندمتری به یاد او افتاده و تمام روز حس غمگینی را به همراه خواهد داشت، همچنین مگر حلالیت طلبیدن با نصب بنر صورت می گیرد؟ به نظرم این شیوه ها تنها باعث آزردگی شهروندان می شوند.

القای حس افسردگی در مواجهه دائم با مرگ و عزا

جوان دیگری نیز معتقد است وجود این بنرها بیش از آن که تاثیر مثبتی داشته باشند تاثیر منفی به جای می گذارند مخصوصا برای بچه‌ها، خانم ها و کسانی که روحیه حساس‌ تری نسبت به دیگران دارند.

رضا دهباشی می گوید: مواجهه دائم با مرگ و عزا انسان را افسرده می‌کند و شادی و نشاط را از فضای عمومی شهر می‌گیرد ضمن اینکه نباید غافل بود بعد از مدتی نیز این بنرها کهنه و پاره شده و چهره شهر را زشت‌ تر هم می ‌کنند.

این جوان خرم آبادی معتقد است باید در این زمینه فرهنگ سازی بیشتری صورت بگیرد ضمن اینکه مردم باید یاد بگیرند با گستردگی استفاده از تلفن همرا و شبکه های اجتماعی می توان از این فضاها برای ابراز همدردی استفاده کرد هرچند نباید از نقش شهرداری ها نیز برای مشخص کردن مکانی جهت درج بنرها و پرچم های تسلیت غافل بود.

مرد میانسال و موی سپید کرده دیگری نیز معتقد است قدیم ها اینگونه نبود و وقتی یکی از بستگان و نزدیکان به رحمت خدا می رفت همه برای عرض تسلیت و ابراز همدردی در خانه معزا حضور می یافتند و به آنان دلداری می دادند اما با رواج روش جدید نصب بنر شهر را به قبرستانی متحرک تبدیل کرده اند که انسان را به یاد درگذشتگان خود می اندازد.

تغییر فرم ابراز سوگواری در گذر زمان

جامعه شناس لرستانی و تحلیلگر مسائل اجتماعی در این باره به ایرنا می گوید: ابراز همدردی و سوگواری جمعی بخشی از فرهنگ غنی لرستان و بسیاری از فرهنگ‌ های دیگر است.

“مهدی سلیمانی” افزود: این کارکرد گرچه جنبه انسجام‌ بخشی و حمایتی دارد اما باید پذیرفت که فرم ابراز این سوگواری در جامعه ما به‌ خصوص در فضای شهرهای لرستان دچار تغییرات و گاه آسیب‌ هایی شده که بنرهای تسلیت نمونه بارز همین تغییر فرم هستند.

وی یکی از دلایل رواج این پدیده را نمایشی شدن بسیاری از کنش‌ های اجتماعی عنوان و بیان کرد: افراد احساس می‌ کنند برای اینکه همدردی‌ هایشان دیده و تایید شود باید آن را به شکلی کاملا عیان و قابل رویت برای عموم به نمایش بگذارند که این با مفهوم سرمایه اجتماعی نمادین در ارتباط است یعنی افراد با این کار به نوعی جایگاه و روابط اجتماعی خود را به دیگران نشان می‌ دهند.

بنرهای تسلیت، مرهمی بر داغ یا خنجری بر نشاط؟

جبر اجتماعی و فشار هنجارها

این جامعه شناس لرستانی یکی دیگر از دلایل را جبر اجتماعی و فشار هنجارها عنوان کرد و افزود: وقتی این عمل به یک رویه غالب تبدیل می شود افرادی هم که شاید تمایل چندانی به این کار ندارند برای اینکه از جمع طرد یا به بی‌توجهی متهم نشوند مجبور به تبعیت از آن می شوند.

وی افزود: ضمن اینکه در دنیای پرسرعت امروز که ارتباطات چهره به چهره کمتر شده شاید این بنرها نوعی راه میان‌ بر و ساده‌ تر برای اعلام حضور و همدردی تلقی شوند هرچند که کیفیت این همدردی جای بحث دارد.

این تحلیلگر مسائل اجتماعی با تاکید بر اینکه عادی‌سازی مرگ و اندوه و فرسایش روانی جامعه مهمترین پیامد و آسیب های این امر است افزود: وقتی شهروندان به طور مداوم در معرض نمادهای سوگ و ماتم قرار می ‌گیرند حساسیت های موجود نسبت به این مفاهیم کم و نوعی دل ‌مردگی و نا امیدی پنهان در فضای عمومی تزریق می شود که این مساله با بهداشت روان شهری در تضاد جدی قرار دارد.

آلودگی بصری و مخدوش شدن سیمای شهری

سلیمانی با اشاره به آلودگی بصری و مخدوش شدن سیمای شهری با نصب این بنرها عنوان کرد: نباید از جنبه رقابت و چشم و هم ‌چشمی در این موضوع نیز غافل شد چراکه گاهی تعداد و اندازه بنرها بیش از آن که نشان ‌دهنده عمق همدردی باشد تبدیل به میدانی برای رقابت‌های پنهان خانوادگی یا صنفی شده که با ذات سوگواری در تضاد است.

وی معتقد است وقتی ابراز یک حس عمیق انسانی مثل همدردی به خرید و نصب یک بنر تقلیل پیدا می‌ کند و کسب‌ و کارهایی حول آن شکل می ‌گیرد می توان رگه‌هایی از کالایی شدن احساسات را در آن مشاهده کرد که این امر می‌ تواند از اصالت و خلوص کنش همدردی بکاهد.

سلیمانی افزود: مشاهده مکرر بنرهای سیاه و پیام‌ های تسلیت درگذشتگان فضایی از اندوه، ناامیدی و یادآوری مداوم فقدان و مرگ را بر جامعه حاکم می ‌کند و این امر می‌ تواند به طور ناخواسته سطح استرس و اضطراب عمومی را افزایش دهد.

وی عنوان کرد: افرادی که خود به تازگی عزیزی را از دست داده‌ اند یا با مشکلات روحی مانند افسردگی و اضطراب دست و پنجه نرم می‌ کنند با دیدن این بنرها بیشتر در معرض یادآوری خاطرات تلخ و تشدید حالات منفی قرار می ‌گیرند و کودکان نیز ممکن است با دیدن این صحنه ‌ها دچار ترس و سردرگمی شوند.

این جامعه شناس و تحلیلگر مسائل اجتماعی با بیان اینکه شهری که مملو از نمادهای عزا باشد به تدریج به شهری بی ‌روح و غمگین تبدیل می‌ شود و نشاط و سرزندگی اجتماعی آن تحت‌الشعاع قرار می‌ گیرد افزود: نصب بی ‌رویه و گاه نامنظم بنرهای تسلیت حتی با بهترین کیفیت چاپ نوعی آلودگی بصری ایجاد کرده و سیمای شهر را مخدوش می‌ کند که این موضوع با اصول زیبا سازی شهری و ایجاد محیطی آرامش ‌بخش نیز در تضاد است.

بنرهای تسلیت، مرهمی بر داغ یا خنجری بر نشاط؟

شائبه رقابت یا تظاهر در ابراز همدردی

سلیمانی با تاکید بر اینکه تهیه و نصب این بنرها هزینه ‌بر بوده و پس از مدت کوتاهی نیز به زباله تبدیل می‌ شوند که بار زیست‌ محیطی نیز به همراه دارد بیان کرد: در برخی موارد نصب بنرهای متعدد و بزرگ می ‌تواند شائبه نوعی رقابت یا تظاهر در ابراز همدردی را ایجاد کند در حالی که جوهره اصلی تسلیت، صداقت و حمایت قلبی است.

به گفته وی گاهی درج یک آگهی تسلیت کوچک و محترمانه در بخش کوچکی از روزنامه‌ ها یا نشریات محلی می تواند بسیار موثرتر از نصب بنرهای بزرگ در فضاهای شهری باشد چرا که این روش کمتر در معرض دید عموم جامعه خواهد بود.

سلیمانی فرهنگ‌سازی و آگاهی‌بخشی از طریق رسانه‌ها، نهادهای فرهنگی و حتی آموزش و پرورش را بسیار مهم دانست و افزود: باید به مردم یادآوری کرد که جوهر همدردی، حضور همدلانه، حمایت عاطفی و عملی از بازماندگان است نه نمایش بیرونی آن.

وی معتقد است ترویج اقدامات خیرخواهانه به نام متوفی مثل کمک به نیازمندان، کاشت درخت، اهدای کتاب و سایر اقدامات می ‌تواند جایگزین بسیار موثر و معنادارتری برای این شیوه غلط باشد ضمن اینکه نهادهای مدنی و سازمان‌ های مردم‌ نهاد هم می ‌توانند در این زمینه نقش فعالی داشته باشند.

لزوم وضع قوانین محدود کننده توسط شهرداری ها

سلیمانی افزود: شهرداری‌ ها هم می ‌توانند با وضع قوانین محدود کننده و در عین حال پیشنهاد فضاهای جایگزین مناسب مثل تابلوهای دیجیتال شهری برای پیام‌های تسلیت به شکلی کنترل‌ شده به ساماندهی این وضعیت کمک کنند.

این تحلیلگر مسائل اجتماعی گفت: تقویت ارتباطات اجتماعی واقعی و چهره به چهره بسیار مهم است و هرچه جامعه از فردگرایی افراطی فاصله بگیرد و به سمت روابط اجتماعی عمیق ‌تر حرکت کند نیاز به این نمایش‌ های بیرونی هم کمتر خواهد شد.

به هر حال شهرها باید آینه تمام نمای سر زندگی و شادابی شهروندان باشند نه ویترینی دائمی برای القای حس اندوه و ناکامی های خانوادگی، بنابراین مقابله با این پدیده نیازمند یک رویکرد چند وجهی است به این معنی که در کنار وضع قوانین و مقررات مشخص توسط شهرداری‌ ها برای ساماندهی محل نصب بنرها باید تلاش کرد از روش ‌های جایگزین دیگری همچون ارسال پیامک و تماس تلفنی با خانواده معزا استفاده کرد تا شاهد باز گرداندن آرامش بصری و روانی به شهر و تقویت روحیه نشاط و شادابی اجتماعی شهروندان باشیم.